یک تکه نان و دختربچه
28 خرداد 1402
یک تکه نان سنگک برداشتم، پاکت پفک و چیپس را گذاشتم جلویم، در هر لقمه یک پر چیپس و پفک میگذاشتم و در کاسه ماست چکیده میزدم و میخوردم… خواهرم گفت: مثلا بزرگ شدی…. گفتم بقول آنه: خب، نمی توان یک دفعه ای، عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت….
مادرم گفت پدربزرگت همیشه میگفت: همیشه بچه بمانید….