29 اسفند 1403
به زید بن صوحان گفتند: از علی رو برگردان! گفت: میخواهید موج را از فرات جدا کنید…؟! من بدون علی هیچم… بیشتر »
نظر دهید »
01 آبان 1403
استکانهای بلور رو از کمد درآوردم و توی وایکتس قلشون دادم …. بعد از چند دقیقه دستکشها رو با اسکاچ شروع کردم به سابیدن …. با خودم فکر میکردم وسایل شیشه ایی و شکستنی چقدر بیجنبه هستن و زود غباری که روشون میشینه رو نشون میدن!…. وسط شستن… بیشتر »
30 مهر 1403
نارنگی سبز رنگ که فریاد میزد ترشترین طعم را خواهد داشت، پوست میکندم، بویش تمام خانه را پر کرد، مامان صدایش بلند شد کسی که فشارش ۷ روی ۵ هست این نارنگی را میخورد، گوشهایم نشنید و فقط خندیدم من زن روزهای سختم… داشتم مثل هر روز صبح کیف به پشت به… بیشتر »
10 مرداد 1403
اوضاع وخیم و معده درب و داغون که با هر سازی، رقصی به خود میدهد. میرقصد و عجیب میرقصاند. همیشه زنداداش خدابیامرزم میگفت: بیخیال دو روز دنیا، سروجانم به فدای شکم. کاسه عدسی جلویم قرار گرفت، اول گفتم نه، بعد گفتم آره، دوباره گفتم نه… قبل از هر… بیشتر »
02 مرداد 1403
بابا هر موقع نخ تسبیحش پاره میشد میگفت یعنی یک گرهی باز میشود و حاجتی روا میشود…. تسبیح پاره شده، یکساعته درست و سرپا میشد ولی نمیدونم چرا یکی دو هفتهای طولش میداد… میبست یک روز نخش محکم نیست و بازش میکرد… دفعه بعد میگفت… بیشتر »