معلم و سی دانش آموز
12 اردیبهشت 1402
صبح میگفت آخه مگه معلمها چکار میکنند حالا روز معلم داشته باشیم و هدیه میخوان
ساعت ۱۰: ااا بچهها معلم پسرم پیام گذاشته لطفا خواهشا کسی اجازه نده به هیچعنوان فرزندش هدیه بیاره حتی یک شاخه گل…
ساعت ۱۱: پسرم دارم میگم فلان کار رو نکن، مگه حالیت نیست. بخدا به معلمت میگم اگه انجامش بدی
منم در حیرت، واقعا اگه معلم هیچکارس پس چرا بچهش وقتی به حرفش گوش نمیده به معلمش میگه! او مادرشه یا معلمش
داشتم به سی تا مادر اینچنینی و فرزند آنچنانی فکر میکردم و یک معلم…
قدردان تمام معلمان از ابتدا تا انتهای عمرم هستم و منتشان را هم میکشم…