لعنتهای جانبخش
مثل همیشه تریپ روشنفکری برداشت. هر چند این مدت خستهام ولی اگر جواب روغنفکریهایش را ندهم در کنار خستگی، وجدان درد هم میگیرم.
گفت از اول شما عادت به لعنت کردید و هنوز هم همان راه کهنه و پوسیده را میروید، از کجا معلوم شاید یکجا حق با سپاه روبروی امام بوده، و الان هم شاید جاهایی حق کسانی باشد که شما دشمن خیالی فرض کردهاید شاید اگر گوش دهیم، شرایطمان خیلی بهتر شود.
دستم را کنترل کردم تا تیک دست بیقرار نصیبش نشود…
گفتم تو نباید بگویی امام!
دلي که نسبت به دشمنان اهلبيت خشم خودش را شکل نداده، هنوز دل نشده، و هنوز زنده نشده و آن خشم با تکرار لعنتها احيا ميشود. در زیارت عاشورا امده است، لعنتها را صد بار تکرار کنيد تا قلب در آن رابطه استحکام لازم را پيدا کند و چون يک نوع عبادت محسوب ميشود و در عبادت، انسان بايد قلب خود را در صحنه بياورد تا آن قلب جهت بگيرد. بايد قلب در صحنه باشد، به عبارت ديگر بايد خود را خرج کنید.