فقط هیشششش
10 آبان 1401
مثل همیشه سطل را زیر پایش گذاشت
شیر آب را باز کرد…
گفتم نکن…
هیچی نگفت…
انگشت روی بینیش گذاشت…
و فقط گفت هیشششش