عکس العمل یک نی نی
صحنه اول:
گفتگوی تلفنی با همکار پشت تلفن، که کار حل میشود
صحنه دوم:
پس از اتمام تلفن، به مراجعه کننده گفت: عزیزم چرا به من خبر ندادی، خودم الان میروم کارت را درست میکنم
صحنه سوم:
ناراحت و عصبانی از در وارد شد، آقای فلانی چی فکر کرده، با من اینطوری صحبت کرده که باید روند اداری طی شود؟ فکر کرده کی هست؟!
صحنه چهارم:
کلی بد و بیراه هر دو همکار زن به همکار مرد فلک زده… و البته از اول تا آخر مسئولین هم منور شدن
صحنه پنجم:
تلفن زنگ خورد، بازم همکار آقا… اختیار دارید شما هم وظیفهتان را انجام میدهید، نه اصلا ناراحت نشدم
صحنه ششم:
نوزاد چهار ماهه در این هنگام، از این حجم نفاق، به ستوه درآمد، و آنچنان فریادی زد که قالب تهی کردن، دو همکار زن را از اتاق دیگر حس کردم…
نتیجه:
وجود پاک کودک، نفاق را فهمید ولی خانمها نفهمیدن در چهره منافق هستند به خاطر رفتارشان