حالی خوش باش و عمر بر باد مده
در کربلا با دو نوع حضور روبهرو هستیم، حضوری که سعی دارد تاریخ گذشته جاهلیت را با ظاهری اسلامی محفوظ بدارد و حضوری که متوجه شده با اسلام، تاریخ دیگری آغاز شده و سعی دارد در تاریخی که آغاز شده حاضر باشد و این یعنی تقابل دو حضور، حضوری که نظر به گذشته دارد و حضوری که به آینده نظر دارد و برای زندگی معنایی غیر از معنایی که تاریخ جاهلیت برای انسان نموده مدّ نظر آورده. حضرت اباعبدالله«علیهالسلام» و یاران آن حضرت ابعاد متعالی انسان را مدّ نظر دارند و کوفیان در اکنونِ خود متوقفاند وعبیدالله به خوبی متوجه این ضعف کوفیان شده است و نقطه ورود به چنین مردمی را به خوبی میشناسد. پس در واقع در کربلا، جنگ بین مردمی است که یک طرف حرفشان آن است «حالی خوش باش و عمر بر باد مده» با همه بیمعنایی زندگی و مردمی که متوجه آیندهای هستند ماورای امروزی که اُمویان بر آن سیطره دارند و به سنت حضور توحیدیِ خود میاندیشند. امری که درست در این تاریخ نیز در مقابله بین حضوری پیش آمده که به آرمانهای غربی میاندیشد با همه بیآیندگی که متفکران غربی متوجه آن شدهاند و حضوری که معتقدین به حضور تاریخی انقلاب اسلامی مدّ نظر دارند و آیندهای که انسان آخرالزمانی در عین جهانیبودن با روحیه قدسی و الهی خود را ادامه میدهد.
استاد اصغر طاهرزاده