نگاهی به اقدامات دشمن، برای ناامید کردن ملت ایران از نگاه رهبر انقلاب:
۱. دروغپردازی:
🔹آمار بیپایه میدهند
🔸انگاره دروغ تولید میکنند
🔹نسبت دروغ به خواص میدهند
🔸 چهرههای مورد قبول مردم را تخریب میکنند
روز آخر، روز جمعه بود، هر جمعه باید نمازجمعه میرفت ولی این بار تا نزدیک اذان حرفی از نمازجمعه نزد و این عجیب بود همیشه یکساعت قبل عازم نمازجمعه باید میشد و این چند وقت، هر هفته نوبت یکی بود بابا را ببرد. جمعه همه باید نهار منزل پدری باشیم. این هفته نوبت من بود. کمی دیر رسیدم، ولی بابا آماده نبود…
شب قبل باران زیادی آمده بود…
گفتم بابا تنبل شدیا…خندید و گفت دیشب باران برام نوید سفر داشت، و مادرم به خوابم آمد…
دلم هری ریخت… نمیدانم چرا منم چند وقت پیش خواب سفر بابا را دیده بودم…
یک ربع به اذان، لباس سفیدش را پوشید، گفتم کجا بابا؟
گفت میروم مسجد نماز
گفتم بابا امروز جمعه هست…
گفت هیس من باید بروم مسجد….
وضو گرفت و تا دم در رفت عصازنان…
دوباره برگشت و روی تخت نشست و مامان را صدا زد و فقط یا خدای مامان را شنیدیم…
به همین راحتی رفت….
مامان اجازه جیغ و فریاد در آن لحظات نداد تا آمبولانس برسد قرآن به دست شدیم و سوره الرحمن خواندیم….
و دکتر که گفت خوشا به سعادتش خیلی راحت رفت… دیگر اثری از دردهای دوران جنگ را کربلایی مثل دفعههای قبل ندارد…
اشک ریختم و نفهمیدم چگونه در آغوش برادر بزرگ ناله میزدم….
منی که دختر کوچک بابا بودم و حتی بعد از ازدواج هم، نه او بدون من غذا میخوردم و نه من بی او….
بالای قبرش بدون دیدن دیگران کفش از پا درآوردم و دو رکعت نماز بدرقه اش کردم و آن شب تا نیمه شب بالا سرش از خاطرات گفتم و گریه نکردم… خندیدم و گفتم امشب نترس و امیرالمومنین به فریادت میرسد…
سبک بودم روز بعد…. بابای من در بهشت رفته بود و من هیچ وقت گریه نبودن او را نکردم… بلکه گریه نبودن خودم در کنارش را کردم
چه شباهت عجیبی بین امتحانات درسی با ابتلائات و امتحانات خدا هست:
۱. برای موفقیت در امتحان پایان ترم درس، باید در طول درس بخوانی= برای امتحانات خدا باید در طول ترم زندگی تلاش کنی
۲. اگر فقط شب امتحان بخوانی وقت کم میآوری و همه مطالب مفید را نمیخوانی= تمام حسنات در لحظات قابل جمع نیست و نمیشود از تمام گناهان توبه کرد
۳. بعد از دادن امتحان، دیگری وقتی برگه تحویل بدهید دیگر نه التماس به استاد، نه هیچ روشی باعث نمره گرفتن نمیشود= وقتی مهلت زندگی تمام میشود دیگر التماس ثمره ای ندارد وقت به پایان رسیده و فقط نمره همانی که در پرونده اعمالت نوشتی کسب میکنی
۴. پس از امتحان نمره ات ۲۰ باشد خوشحالی و نتیجه تلاش خودت و تدریس استاد هست= پس از قبولی در آزمون ابتلائات در آخرت پرونده اعمالت به دست راستت هست و از راضیه مرضیه هستید
۵. پس از قبولی در امتحان، به مرتبه بالاتر و ترم بعد و در نهایت فارغ التحصیلی و دریافت مدرک و نیل به مرحله بعدی و نهایی= پس از قبولی در ابتلائات در آخرت نائل به قرب الهی و فادخلی فی جنتی میشوی
فصل امتحانات پایان ترم….
قبل از امتحان فرار از دست دخترک و پناه به کتابخانه البته خوابخانه….
صحنه ای که شاید زیاد با آن مواجه شده باشید
از مزایای کتابخانه جامعه الزهرا س، موکت بودن…
در قدیم الایام، محصلین گرامی، دو دست در هم گره بر روی میز، مرحله بعد سر بر روی میز، و الله اکبر از این همه شکوه و خواب عمیق…
و اما کتابخانه جامعه الزهرا س
طلبه یا دانش آموز عزیز! رفاهیات جهت خواب شما مهیا می باشد…
فضای گرم، موکت، در برخی موارد مشاهده شده است طلب علم فوران نموده، و پتو مسافرتی و یک بالشتک به همراه و حی علی الخواب…
….
بخواب اطلبوا العلم…. و آه من از زمانیکه تو در مقام و منصبی در جامعه قرار بگیری…
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل….
یک نکته زیبا در دعای مشلول هست، در یک بند وقتی درخواست را میخواهیم، همه اسمها را سه بار میگوییم ولی هفت بار میگوییم: به او، یعنی کم اوردم که چه بگویم و ازت تقاضا کنم، خدا، هفت بار به هر چی خودت بخواهی، هر جور خودت دوست داری…. دقت کنیم میشود همان جمله هر جور خودت می دانی فقط درست شود…
يَا اللّٰهُ يَا اللّٰهُ يَا اللّٰهُ، يَا رَحْمٰنُ يَا رَحْمٰنُ يَا رَحْمٰنُ، يا رَحِيمُ يَا رَحِيمُ يَا رَحِيمُ؛ يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ، أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ