06 خرداد 1403
همه جا پر شده از فیلمهای قدیمی…. پاسخ به تهمتهای قدیمی… الان جواب همت یا همت….دادن چه فایدهای دارد؟ یکم زیادی دیر نیست… چرا وقتی از دست میدید یادش میافتید؟ الان چه فایده داره؟ بصیرت کجاس؟؟؟ رهبر در هر جلسهای به کارها تاکید… بیشتر »
نظر دهید »
05 خرداد 1403
عجیب بیتاب بود… چند شبی بود که تغییر رویه داده بود و زود میخوابید… دوباره دیشب با این همه خستگی مسیر نمیخوابید… یکدفعه گفت بابا آب خنک یچخال بیار برام… دیدم دست زد داخل لیوان و به چشمهایش مالید، گفتم مامان چکار میکنی این… بیشتر »
03 خرداد 1403
وقتی شیشه آب را به دستم دادند… یک لحظه فکری در ذهنم مثل رعد و برق نعره زد… یکروز پرسیدی غذا خوردید؟ تو غذا نخورده بودی، دلم کربلایی شد… آب خورده بودی، دلم هوای روضه کرد وقتی حاج محمود گفت یابن الشبیب… گفتم نکنه تشنه لب هم بودی… بیشتر »
03 خرداد 1403
هر چند خواهر زینبگونه گفته بود هر ساعتی رسیدید بیایید منزل مادر اما قبل از رفتن به منزلی قدیم در مشهد در کوچههای قدیم، به حرم رفتیم… بر سر مزاری کوچک… مادرم گفت حاجی فردا شب مهمان داری چه مهمانی… چشمت روشن… دخترک دوباره گفت… بیشتر »
02 خرداد 1403
خواستند تو را خوار کنند ولی چنانی قدر و منزلتی پیدا کردی که آمدند برای تعظیم جسمت چرا که روح بزرگمنشیات در همه تاثیر گذاشت… تو را خواستند به زمین زنند ولی آسمان تو را در آغوش گرفت و وقت رفتن پا بر زمینشان نگذاشتی… خواستند تو را محو کنند… بیشتر »