🗓8صفر؛ رحلت سلمان فارسی
سلمان و همسرش در خانه تنها شدند. حال سلمان بد شد. فوری کیسهای را که در کنارش بود باز کرد. مقداری مُشک در کیسه بود، آن را آورد و به همسرش گفت: «این مُشک را پیامبر خدا به من هدیه داده است!» یادش آمد یک روز حضرت محمد به او گفته بود: «هنگامی که مرگ تو نزدیک شد، گروهی (از فرشتگان خدا) پیش تو میآیند و از بوی خوش تو بهره میبرند…» فوری با دستهای لرزان آن مُشک را با آب مرطوب کرد و در اطراف خود پاشید. خانه بوی مُشک گرفت. به همسرش نگاه کرد و گفت: «درِ اتاق را باز کن!» زن برخاست و در را باز کرد. وقتی به سراغ سلمان برگشت، دید همسرش از دنیا رفته است.
📙 منبع: دوستان پیامبر و علی: یار ایرانی – سلمان فارسی
🖋 #مجید_ملامحمدی
🖌 #اسماعیل_چشرخ
آب و لیوان:
از نظر ادیان الهی همه مسایل تربیت در یک کلمه به نام «سعادت» خلاصه می شود و تمام فاسد شدن ها و منحرف شدن ها هم در یک کلمه به نام «شقاوت» خلاصه می شود. سعادت و ساخته شدن و موفقیت انسان، در عشق به «خدا»ست و شقاوت انسان در عشق به «خود» می باشد. اصولاً انسان بدون عشق نمی تواند باشد، یا عشق به خود دارد و یا عشق به خدا. آبی که در لیوان است، هر اندازه که از سر لیوان خالی کنیم، جای آن را هوا پر می کند، شما نمی توانید لیوانی داشته باشید که در این شرایط نه آب در آن باشد و نه هوا، حتماً یا یک مایع و چیزی در لیوان است. یا اگر آن مایع یا آن چیز خالی شود، جای آن را هوا پر می کند.
منبع: کتاب تمثیلات آیت الله حائری شیرازی، جلد اول
این ایام کرونا یه امتحان بزرگه که کوفی نبودنمون و عمار بودنمون ثابت بشه. رهبرمون زمانیکه دیگران روبه رعایت بهداشت سفارش کرد، اول خودشون حرف و عمل رو یکی کردن تا همه یاد بگیرن. اگر واقعا ادعای طلبه پیروی رهبری رو داریم، باید این ایام ثابت کنیم و اشک دشمنان رو دربیاریم و بهانه ای دستشون ندیم. متاسفانه این روزا یه حرفایی از مذهبی مآبها میشنویم که نشون دست نشانده کجا هستن. وقتی به بنده خدایی گفتم چرا ماسک نمیزنی گفت هوا گرمه و این ویروس کرونا همش دروغه، همش بازی هست سر ما گرم بشه.
دلیل گرماش، منو یاد بی حجابها انداخت که میگن هوا گرمه نمیتونیم چادر سر کنیم… حواسمون باشه رهبرمون رو تنها نذاریم.
تیکه ای از کتاب خون دلی که لعل شد به این موضوع اشاره داره که برخی از کلام امام خمینی ره پیروی کردن:
«پس از اعلام عزا، همه ی طلاب جوان علوم دینی، به همان شکل که در مراسم عزا رسم است، لباسهای سیاه پوشیدند. برخی به یک پیراهن ساده بسنده کردند و برخی هم بیشتر سیاه پوشیدند. به یاد دارم که نزد خیاط رفتم تا برایم پیراهنی سیاه بدوزد.»
طبری گوید:
اولین شهید آل ابی طالب، در آن روز حضرت《علی اکبر》پسر حسین (ع) بود ، که مادرش 《لیلی》نوه ی دختر 《ابوسفیان》می شد. بخاطر همین رابطه ی خویشاوندی ،
برای ایشان امان نامه ای آوردند و در آن نوشته بود:
تو خویشاوند امیر المومنین _ یزید بن معاویه _ هستی و ما می خواهیم حرمت این خویشاوندی رعایت شود و اگر بخواهی ، تو را امان داده ایم
حضرت علی اکبر گفت:
حرمت خویشاوندی با رسول خدا (ص) برای رعایت ، بسی بهتر است.
خوارزمی گوید :
هنگامی که امام حسین (ع) ، علی اکبر را دید ، محاسن خود را به سوی آسمان گرفت و فرمود :
پروردگارا بر این مردم گواه باش. اینک جوانی به سوی آنها رفت ، که در صورت و سیرت و بیان ، شبیه ترین مردم به پیامبرت ، محمد (ص) است. و ما هر گاه مشتاق دیدار روی پیامبرت می شدیم ، روی او را نظاره می کردیم.
حضرت علی اکبر به میدان رفت و بر سپاه دشمن یورش برد.او جنگید و جنگید تا کوفیان را به ستوه آورد.سپس هنگامی که به شدت مجروح بود ، نزد پدر بازگشت و گفت : پدر جان ! تشنگی توانم را بریده و سنگینی وسایل جنگ ، جانم را آزرده ، آیا جرعه ی آبی هست تا نیرو بگیرم و بر این دشمن بتازم
امام حسین (ع) گریست و فرمود :
پسرم! بر محمد و بر علی و بر پدرت بسی دشوار است که تو آنان را بخوانی و پاسخت ندهند و یاری بخواهی و یاری ات نکنند
آنگاه انگشترش را به او داد و فرمود : این انگشتر را در دهان بگذار و به جنگ با دشمنانت بازگرد ، که من امیدوارم به زودی جدّت رسول خدا (ص) از جام لبریز خود سیرابت گرداند ، شربتی که پس از آن هرگز تشنه نشوی.
حضرت علی اکبر به میدان بازگشت و به جنگیندن همچنان ادامه داد که (مره بن منقذ عبدی) کمین کرد و ضربه ای به فرق او زد و دیگران با شمشیر به جانش افتادند.حضرت علی اکبر به گردن اسب آویخته بود و اسب نیز او را به عمق سپاه دشمن برد و آنها با شمشیر های خود پاره پاره اش کردند.
حضرت علی اکبر در واپسین لحظات عمرش با صدای بلند فریاد زد : پدر جان ! این جدّم رسول خداست ، که با جام لبریزش ، از شربتی که هرگز سیراب نگردم ، سیرابم کرد.همو به شما می فرماید : بشتاب که برای تو نیز جامی ذخیره شده است… .
مقتل الحسین ص ۱۵۶
? به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم! …وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند.
? و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید.
⭕️ حضرت فرمودند: این چه حرفی است!، هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است.
? ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود.
? خصائص الزینبیه، ص49، ثمرات الاعواد، ص3