صحنه اول:
صندلی ها کنار هم چیده شده بودند، برای جشن ولادت اسوه حسنه و رییس مذهب.
همه صندلی ها پر شده بود، و مراسم پذیرایی بود. بعضی پیرمردها نمیدونم چرا آدم روشون زوم میشه یه نور خاصی دارن.
شیرینی رو برداشت، یه نگاه اینطرف و یه نگاه اونطرف دید کسی نگاهش نمیکنه، ماسک رو اورد پایین، شیرینی رو خورد دید نگاهش میکنم لبخندی زد و سریع ماسک رو داد بالا….
صحنه دوم:
یکی از رسم های زنان در قدیم که الان رنگ باخته هر چند سعی میکنم حداقل رعایت کنم، این هست که جلوی نامحرم چیزی نخورن… چرا؟ چون مجبور میشن چادر رو از جلوی دهانشون عقب ببرن. یادمه بچه بودم توی روضه اگه چایی میدادن، و داشت یخ میکرد و میخواستن بخورن، چادر رو میکشیدن توی صورت و چایی….
…..
کاش رسم های قدیمی نمیرفت کاش پیشرفت پوچالی نبود. کاش پاکی قدیم با نظافت جدید از بین نمی رفت…
حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی: من سه نکته را در مورد رسول اکرم و خصال پیغمبر انتخاب کردهام که این سه نقطه را مثل اینکه سه ستاره از این کهکشان نور را انسان انتخاب بکند، ما مردم ایران بیاییم و در جمهوری اسلامی به این سه نقطه تکیه کنیم و اهمّیّت بدهیم و دنبال بکنیم این سه نقطه را. این سه نقطه عبارت است از صبر، عدل، اخلاق. ۱۴۰۰/۰۸/۰۲
خورشید همیشه نورافشانی می کند و زمین یکی از میلیون ها نقطه است که می تواند از نور خورشید استفاده کند. برای اینکه زمین بتواند از نور خورشید بهره برداری کند باید وضعیت خود را در مقابل خورشید تغییر دهد و در مقابل آن قرار بگیرد.
اینکه در شب، قسمتی از زمین از نور خورشید بی بهره است، نه برای این است که خورشید به طرف زمین نمی چرخد و خود را تطبیق نمی دهد، بلکه زمین باید موضع خود را تغییر دهد. « توبه » تغییر وضعیت انسان است نسبت به خدا، نه تغییر وضعیت خدا نسبت به انسان.
انسان باید موضع خود را تغییر دهد، نه خدا. وقتی انسان موضع خود را تغییر داد، از رحمتهای تازه الهی بهره مند می شود. اصولاً معقول نیست که گفته شود خدا وضعیت خود را نسبت به ما تغییر دهد، بلکه ما باید وضعیت خود را نسبت به خدا تغییر دهیم.
کتاب مثل ها و پندها، جلد اول
وزنه بردار هر چقدر هم که قوی باشد و حتی بتواند صدها قالی را بلند کند، به هیچ وجه نمی تواند قالی زیر پای خود را که روی آن نشسته است، بلند کند. انسانی که می تواند همه را قانع کند ولی خود را نمی تواند قانع بسازد، بدین جهت است که این « خود » همزاد انسان است، همکلاس و همرتبه اوست، و انسان هر چه را که آموخته « خود » او هم یاد گرفته است. نفس انسان همانند قالی است که زیر پای انسان است.
عُجب، عامل رکود
کسی را که غذا چابک تر و قوی تر کند از خوردن غذا منع نمی کنند؛ حتی بیشتر هم می دهند. اما کسی را که با خوردن، گوشت زیاد می کند، از خوردن منع می کنند و ناچار است غذایی بخورد تا از حرکت باز نماند.
حالات معنوی برای عدّه ای سرعت در سیر و چابکی به بار می آورد، از این رو بیشتر به او می دهند. ولی اگر کسی را مغرور و محجوب کرد، خداوند از روی لطف و رحمتی که به او دارد قطع می کند تا چابک شود و از حرکت باز نماند.