فریب نماز و روزه و رحل قرآن را نخور…
بیشک شکافنده فرق حضرت پدر، هم روزه بود هم نماز خوانده بود و هم احتمالا جزء ۱۹ قرآن … ولی آیه ۵۵ سوره مائده را نخوانده بود و روز ششم ماه رمضان را در خواب بوده است… پس مواظب خواب بودنهایت باش…
کوتاه و مختصر:
الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً (سوره مائده، آیه۳)
مهمترین روزنهی امید کفّار، مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که با تعیین حضرت علی علیه السلام به رهبری، آن روزنه بسته شد…
امشب به یاد دوران کودکی که لب جیب کت بابا را میگرفتم و همگی میرفتیم مسجد قبل از افطار، به سمت قدیمی …. حرکت کردم. یک جانماز قشنگ و چادر سفید هم برای دخترک برداشتم که براش خاطره بشود البته اگر از ۳ سالگی بعدا چیزی یادش بماند.
از قدیمالایام مسجد …. در شهر قم که یکی از مساجد اطراف منزل پدری هست، در ماه رمضان، هر شب هزار رکعت نماز قضا میخوانند… به یاد آن دوران و غمی در دل پا در حیاط مسجد گذاشتیم… صندلیها به صف و زنانی که قبلا همگی جوان بودند و الان بر روی صندلی… خندهکنان تا دخترک را دیدند ای مادر پیر بشوی… دختر کو ندارد نشان از مادر، لاحول و لاقوه الا بالله… دخترک با زبان خودش الام گفت و با همه دست داد، پرده را کنار زد و رفت ادای احترام به مردان و با مشتی آبنبات برگشت و خدا بیامرزی برای پدرم و پدربزرگها و مادربزرگها و دایی های شهیدم و … کل مسجد شد در اختیار خاندانمان و بعد هم که پسر خالههای مامان که دخترخاله هم آمده یا نه!
نماز شروع شد نماز مغرب و عشا خوانده شد… به افتخار حضور دخترک، افطاری پسر خاله مامان حلیم آورد و بعد از حلیم…. هزار رکعت شروع شد سه ساعت طول کشید… دخترک سه ساله من، پس از ۳۰ رکعت روی جانماز با چادر سفید خوابید….
مسجد را ترک کردیم و چه خاطراتی که در دلم ول وله کردند و فکر اینکه چه خاطراتی در آینده در دل دخترم ول وله خواهد کرد… و من مادر نسل جدید، عصر و دورانی که همه نگران اسلام و دین بر باد رود… من ساخته مادرم در کنار همراهی پدرم هستم و افتخارم چادر و مسجد و روزه…. بیشک با چادر و مسجد، دخترم نیز در اینده مادر نسلی در عصری خواهد بود که مردم همین نگرانیها را دارند… اسلام و پرورش نسل مومن بدست من و تو مادر و پدر هست نه فقط معلم، دوست، جامعه…
همیشه از کسانیکه به بقیه شخصیت میدهند تمجید میشود و واقعا چه کار قشنگی هست که باعث امید و شخصیت در دیگران شویم نه اینکه دنبال نابود کردن دیگران باشیم (البته کسی که شخیص باشد نه هر کسی)
تا حالا فکر کردی اولین کسیکه به انسان شخصیت بخشید، چه کسی بود؟
«فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ»
خداوند، به انسان شخصيّت مىبخشد ومقام انسان را تا جايى بالا مىبرد كه مىفرمايد: تو ياد من باش، تا من هم ياد تو باشم.
و چه زیباست در بهاران با آیات خداوند همراه باشیم و اینگونه به یادش باشیم… جهت شرکت در ختم قرآن کریم به لینک ذیل مراجعه نمایید: