یک جمله در زیارت اربعینِ امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام ذکر شده است که مانند بسیاری از جملات این زیارتها و دعاها، بسیار پُرمغز و در خور تأمّل و تدبّر است. آن جمله این است: «و بذل مهجته فیک» یعنی حسینبنعلی، جان و خون خود را در راه تو داد؛ «لیستنقذ عبادک من الجهالة»؛ تا بندگان تو را از جهل نجات دهد؛ «و حیرة الضّلالة»؛ و آنها را از سرگردانیِ ناشی از ضلالت و گمراهی برهاند. این یک طرف قضیه، یعنی طرفِ قیام کننده؛ حسینبنعلی علیهالسّلام است. طرف دیگر قضیه، در فقرهی بعدی معرفی میشود: «و قد توازر علیه من غرّته الدنیا و باع حظّه بالارذل الأدنی»؛ نقطهی مقابل، کسانی بودند که فریب زندگی، آنها را به خود مشغول و دنیای مادّی، زخارف دنیایی، شهوات و هواهای نفس، از خود بیخودشان کرده بود؛ «و باع حظّه بالارذل الأدنی»؛ سهمی را که خدای متعال برای هر انسانی در آفرینش عظیم خود قرار داده است به بهای پست و ناچیز و غیر قابل اعتنایی فروخته بودند. این، خلاصهی نهضت حسینی است.
مقام معظم رهبری مدظله العالی، ۲۶/۰۱/۱۳۷۹
مقام معظم رهبری مدظله العالی:
میدانید یکى از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ … شیعه یک جمع متفرّقى بود… امّا مثل دانههاى تسبیح، یک رشته و یک نخ، همهى اینها را به هم وصل میکرد. آن رشته چه بود؟ رشتهى اطاعت و فرمانبَرى از مرکزیّت تشیّع، از رهبرى عالى تشیّع یعنى امام… ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانى که از حال همه باخبر بودند… فقط یک عیبى کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، البتّه یکدیگر را میدیدند، امّا یک کنگرهى جهانى لازم بود براى شیعیانِ روزگار ائمّه (علیهمالسّلام). این کنگرهى جهانى را معیّن کردند، وقتش را هم معیّن کردند؛ گفتند در این موعدِ معیّن، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز اربعین است؛ و جاى شرکت، سرزمین کربلا است؛ چون روح شیعه روح کربلائى است، روح عاشورائى است.
۲۴/۱۲/۱۳۵۲
آب و لیوان:
از نظر ادیان الهی همه مسایل تربیت در یک کلمه به نام «سعادت» خلاصه می شود و تمام فاسد شدن ها و منحرف شدن ها هم در یک کلمه به نام «شقاوت» خلاصه می شود. سعادت و ساخته شدن و موفقیت انسان، در عشق به «خدا»ست و شقاوت انسان در عشق به «خود» می باشد. اصولاً انسان بدون عشق نمی تواند باشد، یا عشق به خود دارد و یا عشق به خدا. آبی که در لیوان است، هر اندازه که از سر لیوان خالی کنیم، جای آن را هوا پر می کند، شما نمی توانید لیوانی داشته باشید که در این شرایط نه آب در آن باشد و نه هوا، حتماً یا یک مایع و چیزی در لیوان است. یا اگر آن مایع یا آن چیز خالی شود، جای آن را هوا پر می کند.
منبع: کتاب تمثیلات آیت الله حائری شیرازی، جلد اول
من انسانم️ و ریشه ام ناس هست و نسیان و فراموش کاری همرام هست، برای همین دائماً نیازمندِ تذکر و یادآوری دارم. گاهی آنقدر در زندگی روزمرهی خود غرق میشوم که حتی نسبت به امورِ مهم، دچار غفلت میشوم.
بدترین غفلت و فراموشی، غفلت از هدف و آرمان مهمِ زندگی انسانی، یعنی ظهور است.
وای به روزی که دست به دامن توجیه دلیل کارم شوم و بگویم که فراموش کردم، غافل شدم، حواسم به چیزِ دیگری پرت شد و…
مگر در کربلا چه شد!! نسبت به امام زمان بیتفاوت شدند. وای اگر مانند مردم زمانِ امام حسین بشویم که با غفلت و فراموشیِ وظایفشان، در همراهی با امام کوتاهی کردند و او را تنها گذاشتند.
️ پس یادمان باشد هر روز، حتی با انجام کاری ساده، به یادِ امام باشیم و از کار برای ایشان غافل نشویم. علاوه بر این نباید از دشمنان نیز غافل شد. دشمنانی که پیوسته با حملات گسترده، بر ضدِ امام زمان تلاش میکنند، زیرا گاهی غفلت ما نسبت به دشمن، باعث زیانی جبران ناپذیر میشود.
همونطور که میدونیم یکی از سنت های خداوند، امتحان و ابتلاء هست. هممون داریم امتحان میدیم، لحظه های خوشی و سختی همشون یه امتحان هست تا عیارمون مشخص بشه؛ هیچ راهی همبرای فرار کردن از این امتحانها نیست.
در این امتحانها، قدرت انتخاب داری، میتونی پیروزی رو انتخاب کنی یا مسیر شکست رو.
بنظرت چه کسی پیروز این میدان آزمایش هست؟ تعبیر کلام نور از پیروزی در امتحانات، اصطلاح «أحسن عملا» است؛ یعنی تو وقتی پیروز میشی که بهترین عمل را انجام بدی، نه هر عمل خوبی رو.
اگر وقتت صرف هر کار خوبی بکنی، ولی آن کار، در آن وقت مقدم نباشه، محکوم به شکست شدی!
کلاهت رو قاضی کن، مسیر یاری امامت رو چجور توجیه میکنی؟ به این سوال فکر کن: بهترین عمل در زمان واقعه عاشورا چه بود؟ آیا عیار ۷۲ تن بیشتر هست یا کسانی که یاری رو به بهونه محراب ترک کردن! امروز بهترین عمل که میتونی انجام بدی، چیه؟