به فراخور شرایط و علاقه به طی کشیدن پله های پیشرفت، ادامه درس را بصورت مجازی شدم… اما شرکت در کلاس برخط هم به همراه دخترک شیرینی هایی دارد… بخاطر کلاسهای بدوقت که ظهرها هست مجبور به هندزفری هستیم یکی به گوش دخترک و یکی به گوش خویشتن….
از ابتدای کلاس بجای استاد، دخترک بحث میکند… استاد محترم در درس تفسیر… تفسیر سوره اعلی و بحث ایه ۱۴ که چرا مدنی شده… من از همه جا بیخبر که لحظه ای گوشی رو زمین گذاشتم و دخترک زرنگ که امروز استاد بهش بیست داد…
و اما چرا بیست؟
یک دقیقه ای که گوشی بر زمین بود دخترک میکروفن را وصل کرد و سوال جنجالی از استاد پرسید و استاد مهربانی که توضیح داد و بعدش بیست به دخترک داد….
این شما و سوال دخترک:
چرا پیامبر صبر کرد تا آدمای بد، خوب بشن؟ چرا الان نمیاد آدم بدا رو خوب کنه یعنی ما رو دوست نداره، منکه نماز میخونم چرا هر چی میگم نمیاد؟
اگه شما بودید چه پاسخی می دادید؟
مقام معظم رهبری مدظله العالی:
جهاد تبیین را جدّی بگیرید، شبههزدایی از ذهن مخاطبین را جدّی بگیرید. شبهه از جملهی چیزهایی است که عرض کردیم مثل موریانه است؛ دشمن به این موریانهها دل بسته. شبهه ویروس است، مثل همین ویروس کرونا؛ وقتی که وارد شد، خارج شدنش مشکل است، جزو بیماریهای مسری هم هست، سرایت هم میکند. البتّه اینکه گفتم «بعضیها در مقابل تیر و شمشیر ایستادند، در مقابل شبهه نتوانستند بِایستند»، در این یک مقداری هم دنیاطلبی نقش دارد؛ این را هم نباید از نظر دور داشت. دنیا چیست؟ دنیای هر کسی فرق میکند؛ یکی دنیایش مال است، یکی دنیایش مقام است، یکی دنیایش شهوات جنسی است؛ اینها دنیاهای افراد مختلف است، اینها همه دنیا است. ممکن است توجیه هم درست کند برای خودش در این دنیاطلبی، امّا دنیاطلبی است دیگر؛ اینها هم تأثیر دارد.
بعد از صلح امام حسن مجتبی (علیهالصلاةوالسلام)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلودهیی که به نام خلافت -و در معنا سلطنت- به وجود آمده بود، نشود. این، هنر امام حسن مجتبی (علیهالسلام) بود. امام حسن مجتبی کاری کرد که جریان اصیل اسلام -که از مکه شروع شده بود و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمؤمنین و زمان خود او رسیده بود- در مجرای دیگری، جریان پیدا بکند؛ منتها اگر نه به شکل حکومت -زیرا ممکن نبود- لااقل دوباره به شکل نهضت جریان پیدا کند. این، دورهی سوم اسلام است.
اسلام، دوباره نهضت شد. اسلام ناب، اسلام اصیل، اسلام ظلمستیز، اسلام سازشناپذیر، اسلام دور از تحریف و مبرا از اینکه بازیچهی دست هواها و هوسها بشود، باقی ماند؛ اما در شکل نهضت باقی ماند. یعنی در زمان امام حسن (علیهالصلاةوالسلام)، تفکر انقلابی اسلامی -که دورهیی را طی کرده بود و به قدرت و حکومت رسیده بود- دوباره برگشت و یک نهضت شد. البته در این دوره، کار این نهضت، به مراتب مشکلتر از دورهی خود پیامبر بود؛ زیرا شعارها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند؛ درحالیکه از مذهب نبودند. مشکل کار ائمهی هدی (علیهمالسلام)، اینجا بود.
مقام معظم رهبری مدظله العالی، ۱۳۶۹
رهبر انقلاب دربارهی نقش بصیرتافزایی جناب عمار یاسر در فتنهها چنین میفرمایند: «در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونی داشتند… این کسی که از این طرف، خودش را موظف دانسته بود که در مقابل این جنگ روانی بایستد و مقاومت کند، جناب عمار یاسر بود، که در قضایای جنگ صفین دارد که با اسب از این طرف جبهه، به آن طرف جبهه و صفوف خودی میرفت و همینطور این گروههائی را که - به تعبیرِ امروز، گردانها یا تیپهای جدا جدای از هم - بودند، به هر کدام میرسید، در مقابل آنها میایستاد و مبالغی برای آنها صحبت میکرد؛ حقائقی را برای آنها روشن میکرد و تأثیر میگذاشت. یک جا میدید اختلاف پیدا شده، یک عدهای دچار تردید شدند، بگو مگو توی آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میکرد، تبیین میکرد؛ این گرهها را باز میکرد.»