برای مشاوره پیشم آمده بود، گفت ازم تشکر نمیکند، هر قدر هم زحمت میکشم چیزی بلد نیست، داشتم به حرفاش گوش میکردم و توی ذهنم یه بند از دعای کمیل تداعی میشد:
از تو می خواهم سپاس خود را در دلم اندازی؛ وَأَنْ تُوزِعَنِى شُكْرَكَ
امروز سه شنبه بود
و
قرار هر هفته
حرم بانو تا مسجد مولا
حرم بی بی تا مسجد پدر
این هفته هم در جاده بی قراری قدم گذاشتیم
این هفته متفاوت است
شام میلاد زین پدر
و دلهایی که در کنار دعای ظهور
دعاگوی فرزندان ایران برای ثبت افتخاری ماندگار
….
و چه زیباست این رسم پیاده روی
منتظر…
انتظار…
از نور به نور…
اللّٰهُمَّ اصْنَعْ بِى ما أَنْتَ أَهْلُهُ، وَلَا تَصْنَعْ بِى ما أَنَا أَهْلُهُ، فَإِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، وَأَنَا أَهْلُ الذُّنُوبِ وَالْخَطايا، فَارْحَمْنِى يَا مَوْلاىَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.
خدایا! با من آن کن که شایسته تو است، نه آنکه سزاوار من است چه همانا تو شایسته پروا و آمرزشی و من درخور گناهان و تخلف کردنهایم، پس به من رحم کن، ای مولای من که تو مهربانترین مهربانانی.