23 اردیبهشت 1403
ته ذوق فقط اونجا که… روز دختر برای مامانم کادو گرفتم… کلی ذوق کرد و گفت باباتون هر سال روز دختر برام شیرینی میگرفت چون بابام بهش گفته بود دخترای من همیشه دختر منن، نبینم یه روزی بهشون بگید بالا چشتون ابرو هست اینا منو بهشت واجب کردن….… بیشتر »
نظر دهید »
11 خرداد 1402
به این فکر کردید که نصیحت فرزند راز و رمزی دارد؟ به این فکر کردید که باید وزن و متر کنارت باشد! خیلی از پدر و مادرها، دفتر مثنوی را باز میکنند و بخاطر یک اتفاق سیاه دفتر بلند بالا را باز میکنند که بکوبند و بکوبند و بکوبند، و در خیال خود به به و چه چه… بیشتر »
15 بهمن 1401
روز آخر، روز جمعه بود، هر جمعه باید نمازجمعه میرفت ولی این بار تا نزدیک اذان حرفی از نمازجمعه نزد و این عجیب بود همیشه یکساعت قبل عازم نمازجمعه باید میشد و این چند وقت، هر هفته نوبت یکی بود بابا را ببرد. جمعه همه باید نهار منزل پدری باشیم. این هفته… بیشتر »
14 بهمن 1401
پدری همراه دخترانش با قاب مدافعانش آمد… بله او پدر دختران این سرزمین است… اگر گروهی فریب خوردند، ولی دست مهربان پدر بر سر تمامی دختران است… احساس غرور و شعف دختران را با تمام وجود حس میکنم و روحم پرواز کرد به سیزده سالگی که پس از قبولی… بیشتر »