رهبر انقلاب دربارهی نقش بصیرتافزایی جناب عمار یاسر در فتنهها چنین میفرمایند: «در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونی داشتند… این کسی که از این طرف، خودش را موظف دانسته بود که در مقابل این جنگ روانی بایستد و مقاومت کند، جناب عمار یاسر بود، که در قضایای جنگ صفین دارد که با اسب از این طرف جبهه، به آن طرف جبهه و صفوف خودی میرفت و همینطور این گروههائی را که - به تعبیرِ امروز، گردانها یا تیپهای جدا جدای از هم - بودند، به هر کدام میرسید، در مقابل آنها میایستاد و مبالغی برای آنها صحبت میکرد؛ حقائقی را برای آنها روشن میکرد و تأثیر میگذاشت. یک جا میدید اختلاف پیدا شده، یک عدهای دچار تردید شدند، بگو مگو توی آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میکرد، تبیین میکرد؛ این گرهها را باز میکرد.»
پاداشی که خدای متعال به شهید معمولی میدهد این را خدای متعال میگوید «اَحیاّْءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ * فَرِحینَ بِماِّ ءاتٰهُمُ اللهُ مِن فَضلِه! وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»؛ [وقتی] خدای متعال دربارهی یک شهید معمولی این جور حرف میزند، خب اَجر شهیدی مثل حسینبنعلی (علیه السّلام) که شهادت او قابل مقایسهی با هیچ شهادتی نیست… اصلاً قابل مقایسه نیست با اجر یک شهید معمولی. از جملهی این اجرها و پاداشها این است که: وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِه. در کنار قبر حسینبنعلی (علیه السّلام) شما دعا کنید، دعایتان مستجاب است. [واقعاً] دعا کنید؛ لقلقهی لسان نباشد؛ بخوانید و بخواهید خدا را، خدای متعال وعده کرده است که اجابت خواهد کرد. اینهایی که میروند این راه را پیاده طی میکنند و میرسانند خودشان را به آنجا در این پیادهروی اربعین واقعاً یک موهبت بزرگ الهی را خدای متعال در اختیار اینها گذاشته.
مقام معظم رهبری مدظله العالی؛ ۰۱/۰۷/۱۳۹۸
🗓8صفر؛ رحلت سلمان فارسی
سلمان و همسرش در خانه تنها شدند. حال سلمان بد شد. فوری کیسهای را که در کنارش بود باز کرد. مقداری مُشک در کیسه بود، آن را آورد و به همسرش گفت: «این مُشک را پیامبر خدا به من هدیه داده است!» یادش آمد یک روز حضرت محمد به او گفته بود: «هنگامی که مرگ تو نزدیک شد، گروهی (از فرشتگان خدا) پیش تو میآیند و از بوی خوش تو بهره میبرند…» فوری با دستهای لرزان آن مُشک را با آب مرطوب کرد و در اطراف خود پاشید. خانه بوی مُشک گرفت. به همسرش نگاه کرد و گفت: «درِ اتاق را باز کن!» زن برخاست و در را باز کرد. وقتی به سراغ سلمان برگشت، دید همسرش از دنیا رفته است.
📙 منبع: دوستان پیامبر و علی: یار ایرانی – سلمان فارسی
🖋 #مجید_ملامحمدی
🖌 #اسماعیل_چشرخ
ابزارهای نوین تبلیغاتی، جهاد تبیین و فضای مجازی اهمیت زیادی دارند. اگر میخواهید قرآن را بخوانید و به آن عمل کنید، بخشی از عمل کردن به قرآن مبارزه با استکبار است. هر پیامی که علیه استکبار بدهید؛ هر پیامی به نفع و در حمایت از مستضعفین بدهید، هر لایک، اقدام و کلیکی ولو کوچک که برای حمایت از مستضعفین باشد اهمیت دارد.
روز قیامت باید بابت هر کدام از کلیکهایی که کردهایم و میکنیم، تکان دادن (ماوس) موشوارهمان و تکتک صفحاتی که باز میکنیم و باز نمیکنیم جواب بدهیم. در روز قیامت باید پاسخگو باشیم که چرا اینجا را کلیک کردیم؛ چرا فلان آدم را لایک کردیم، چرا آنجا را لایک نکردیم. در روز جزا باید بابت کارهایی که انجام دادیم و ندادیم جواب پس بدهیم. پس جواب داشته باشیم و با منطق قرآن جلو برویم.
خداوند متعال ما را به مقابله با مستکبرین امر کرده است. لذا به خاطر همین اینجا را کلیک و این فرد و یا پیام را لایک کردم. چون خداوند ما را امر به حمایت از مستضعفین کرده است این کار را انجام دادم.
یک جمله در زیارت اربعینِ امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام ذکر شده است که مانند بسیاری از جملات این زیارتها و دعاها، بسیار پُرمغز و در خور تأمّل و تدبّر است. آن جمله این است: «و بذل مهجته فیک» یعنی حسینبنعلی، جان و خون خود را در راه تو داد؛ «لیستنقذ عبادک من الجهالة»؛ تا بندگان تو را از جهل نجات دهد؛ «و حیرة الضّلالة»؛ و آنها را از سرگردانیِ ناشی از ضلالت و گمراهی برهاند. این یک طرف قضیه، یعنی طرفِ قیام کننده؛ حسینبنعلی علیهالسّلام است. طرف دیگر قضیه، در فقرهی بعدی معرفی میشود: «و قد توازر علیه من غرّته الدنیا و باع حظّه بالارذل الأدنی»؛ نقطهی مقابل، کسانی بودند که فریب زندگی، آنها را به خود مشغول و دنیای مادّی، زخارف دنیایی، شهوات و هواهای نفس، از خود بیخودشان کرده بود؛ «و باع حظّه بالارذل الأدنی»؛ سهمی را که خدای متعال برای هر انسانی در آفرینش عظیم خود قرار داده است به بهای پست و ناچیز و غیر قابل اعتنایی فروخته بودند. این، خلاصهی نهضت حسینی است.
مقام معظم رهبری مدظله العالی، ۲۶/۰۱/۱۳۷۹