حجت الاسلام قنبریان:
طوطی های فحّاش پارک پرندگان لینکولنشیر انگلیس به #حبس_انفرادی فرستاده شدند!
چون (به تعبیر مدیر پارک) اوضاع از کنترل خارج شده و طوطی ها هر فحشی می دادند؛ آنها نگران بچه ها شدند!
اگر از طوطی های فحّاش در مراکز دانشگاهی ایران حمایت کردند و حتی کمترین ممنوعیت برای ورود به دانشگاه را هم محکوم می کنند؛ پاسخش نزد آقای بورل مسئول سیاست خارجه اتحادیه است: اروپا یک باغ است و بقیه دنیا جنگل!
بین کیپای یهود و عمامه تشیع هم فرق است!
برای پراندن اولی از سر یک جوان یهودی، راهپیمایی کیپا راه می اندازند! خود زنان یهود کیپا سر نمی گذارند اما در راهپیمایی حمایت از یهود، زنان غیر یهودی هم باید کیپا سر بگذارند!
در مقابل برای عمامه پرانی در ایران، حمایت از کمپین ها و پوشش رسانه ای برعهده می گیرند!
اینجا هم جواب نزد کمیسر ویژه دولت است: کیپا به آلمان تعلق دارد!
راهپیمایی کیپا ابتکاری برای حمایت از اسرائیل مقابل روزجهانی مظلومیت فلسطین (قدس) می شود؛ اما عمامه پرانی مقابله با جمهوری اسلامی است و باز به نفع اسرائیل!
یک کلام….
شب جمعست هوایت نکنم، میمیرم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا.
بسیار قشنگه این بند دعای مکارم الاخلاق، میگه خدایا اول بهم جنبه بده، بعد بهم مقام بده… این نکته رو باید پررنگ اونم روی کاغذ برگ پیازی مرغوب نوشت و زد جلوی چشم…
آیت الله جوادی آملی: شعار «زن، زندگی، آزادی» را ما هم قبول داریم؛ اما دو چیز است که اساس کار بوده و از یادها رفته است: اول اینکه تمام این هویّت مرا چه کسی به من داده است؟ دوم آیا من می میرم و می پوسم یا از پوست به در می آیم؟! الآن مشکل جدّی بشر کنونی، جریان مرگ است و این غائله اخیر هم همین طور است. بله، «زن» هست، «زندگی» هست، «آزادی» هست، مرد هم همین طور است، همه اینها سرجایش محفوظ؛ اما بالاخره این اصل هم وجود دارد که آیا انسان می پوسد یا از پوست به در می آید؟ بشر امروز غافلِ غافل است!
ایشان بیان داشتند: اگر من برای خودم نیستم و تمام هویّت مرا دیگری داده است، پس تکلیفی هم به من داده است و من باید به دستور او عمل کنم! شما اگر بخواهید یک وسیله مانند یخچال و یا هر وسیله دیگری بخرید، یک دفترچه راهنما همراهش هست، آیا این حقیقتی که به ما دادند به عنوان انسان، دفترچه راهنما نمی خواهد که این را چگونه بکار بگیر؟! این سر را چگونه بکار بگیر؟! این چشم را چگونه بکار بگیر؟! این دست را چگونه بکار بگیر؟! چه چیزی بخور و چه چیزی نخور؟! دفترچه راهنمای ما همین قرآن است؛ این از یاد بشر رفته است!
معظم له اظهار داشتند: دین ثابت کرده که انسان مرگ را می میراند، نه اینکه بمیرد. این اهل بیت (علیهم السلام) آمدند تا از آن طرف خبر بدهند؛ فرمودند: «وَ لَکِنَّکُمْ تَنْتَقِلُونَ مِنْ دَارٍ إِلَی دَار»؛ مرگ از پوست به درآمدن است، نه پوسیدن. مرگ هجرت است. ما مرگ را می میرانیم، ما بر مرگ مسلّط هستیم، مرگ را زیر پا لِه می کنیم و به آن طرف می رویم. این بیان نورانی سید الشهداء (سلام الله علیه) در ظهر عاشورا در آن بحبوحه ای که شمشیر می زدند است که فرمود: «صَبْراً بَنِی الْکِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَهٌ»؛ مبادا خدای ناکرده کوتاه بیایید، مرگ یک پلی است زیر پای شما، روی این پل پا می گذارید و به آن طرف پل می روید، «فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَهٌ تَعْبُرُ بِکُمْ»، همه خبرها آن طرف است!
ایشان تأکید نمودند: اگر این دو اصل روشن بشود که چه کسی ما را آفرید؟ و بعد هم به کجا می رویم؟ آیا می پوسیم یا از پوست به در می آییم؟ تمام غائله اخیر می خوابد، مرگ از مهم ترین عوامل تربیت است که این غائله را می خواباند.